راهی

دربند من نبوده ای هرگز که حالا رفتنم
خرسندت کند یا نکند اما
دربند تو بوده ام آنقدر که از این رفتن
ناخشنود باشم اما بی اعتنا
.کوچه های سپیدار را طی کنم
پیری چه سایه سنگینی دارد - یادمان باشد
که دیر رسیدن
.همیشه هم بهتر از نرسیدن نیست

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر