دو راهی

من و تو از یک قافله نیستیم انگار
فرصتی کنار آتش نشستیم و سخن گفتیم
به سوی مقصدی هر کدام اگر آفتاب بزند
.به راه می افتیم

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر