Posts

Showing posts from July, 2011
این چاه بی ریشه تا کجا عمیق تابم می دهد و بازتابم می دهد از این سنگ تا سنگی دیگر
آفتاب پایین کوچه افتاده است زیر پای رهگذران آسمان خالی است
آشیانم بر بلندای کوه قاف نیست و در میان بیشه زار و جنگل یا آن جزیره های سرسبز گرمسیری آشیانم تنها کومه امیدهای بیشماری است که دوستشان دارم ممکن و غیرممکن
جنگل چه بی شمار ایستاده است پای کوهستانی با کلاه ابر نه راهی به پیش و نه راهی به پس بی چاره، ریشه می دواند ناگزیر