شايد

شايد تو راست بگويي و تمام اين راه را اشتباه آمده ام
شايد پشت اين درختان بلند و پشت آن كوه سياه
هيچ پرنده اي پنهان نيست.
شايد از ابتدا همين حقيقت تلخ بوده است و بس
كه هميشه بهترين آرزو ها را آخر نامه مي نويسيم.
شايد راه تو درست تر باشد و واقعا
حقيقت به قدر جمله هاي قشنگي براي همخوابگي
پوكيده باشد و پشت اين همه تاريخ عشق و سيب و گندم
سبدي از گلهاي پلاسيده گذاشته اند.
شايد اين حقيقت دارد كه آسمان
جز براي باران و دود و عبور گاه و بيگاه هواپيما ها
عرش هيچ خداي ديگري نبوده و نيست.
شايد حتي بشود باور كرد
كه تمام زيبايي هاي كه آرزو دارم
برگردان خيالات سبكسرانه من هستند.
اما
تا بيكرانه خيال اگر مي شود به زيبايي ديد
من بازيگوشانه حقايق زشت را انكار خواهم كرد
كه زندگي كوتاه تر از ان است كه بگذريم
از انچه دوست مي داريم .


Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر