...سال هاست

سال ها ست که می دانم برای همیشه رفته بودی و
دیگر تلخ نیست
.یادآوری چند خاطره و خیال از تو
گاهی به خنده می افتم
!گاهی به خودم می گویم : چه چیز های احمقانه ای گفتم

.سال هاست که برای همیشه رفته بودی عادت من است
فقط این بخت پست
.نگذاشت که جای خالیت پر شود خیلی زود
گاهی به گریه می افتم
.گاهی به خودم می گویم :بهترین کار من این بود

.سال هاست که دیگر با برای همیشه رفته بودی از خواب نمی پرم
گاهی به یاد می آورم
!گاهی به خودم می گویم : فراموشش کن

.سال هاست که با برای همیشه رفته بودی کلنجار می روم

4/11/84

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر