مثل شاعران

دردناک است که مثل شاعران هم نیستم .
نه خداحافظی از کسی به یادگار دارم و
نه مثل ابر بهار می بارم و
نه در شبانه هایم
نهال کوچکی از امید می کارم ؛
و نه حتی دلخوشم به صدای پای آب .
به اسبی رمیده می مانم
که هر چه می دانم از سوارکار و اسب را
فقط در خواب شنیده ام .

15/3/84

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر