دلتنگي

دلم براي تو تنگ مي شود
تنگ مي شود
.تنگ مي شود را نخواهم گفت
پشت هر نوشته اما نانوشته
مثل چشمان خيس خداحافظي
كه روي زمين به دنبال پنهان شدن هستند
پشت همين شعر و پشت همان يكي كه خوانده اي شايد
حتي پشت بهانه هاي كوچكي كه هنوز هم باقي است
نانوشته
دلم براي تو تنگ مي شود
.تنگ شده ؛ تنگ بود و تنگ خواهد بود را نخواهم گفت

مثل تمام اين بهانه هاي ديدنت كه مي داني
همه اين شعبده هاي شنيدنت كه مي داني
و اين همه راهي براي تداوم همين خط باريك
دلم براي تو تنگ شده بود و تنگ شده است و تنگ
.خواهد بود

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر