زخمی

از بیرون که نگاهم کنی
.انگار مردی هستم با خورشیدی در دست
از درون اما
مردی تنها که چه زود به شکست ها خو می گیرد
.و نمی میرد

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر