پیغام شب

تو هم می رسی به انجا که می خواهی
من نمی رسم
برای تمام انچیزهایی که باورشان دارم و
همه راه هایی که برای نرفتن می دانم و
در این کوره راه بی مسافری که می رانم
این اسب چلاق امیدواری را.
پیغام شب همیشه روشن است:
اندازه چراغکی نگاه باید کرد
و دیگران به هرکجا که می روند
و اسان اگر فراموش می شوند
فراموش می شوم
فراموش می شوی
اگر افتاب را هنوز
ادعا می کنی که هست.
اشتباه است انگار تمام افسانه ها
و تمام این تاریخ به گل نشسته در بن بست.
این است که من نمی رسم
و تو می رسی اگر
به کورسوی چراغ ایمان داری
که افتاب
همیشه افسانه بوده است.

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر