زمستان

ببين چه برفي مي بارد امروز
!و زمستان چه فصل زيبايي است
:مي ايد و مي رود و نمي پرسد
چه كم دارم از فصل هاي ديگر من
كه هميشه منتظر تابستانيد؟
ما را به خانه هامان مي برد
تا در پذيرايي عشق پنهان شويم و
:حرف هم را بشنويم و بگوييم
!خود را بپوشان بيرون هوا سرد است
ببين چه برفي مي بارد امروز و
به نامهربانيمان عادت كرده است زمستان و
!چه فصل زيبايي است

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر