باغبان درختان شکسته در توفانیم

که در اشتهای برهوت

کورآب را پاسبانی می کنیم

آه که چرا پرهایمان ریخت

در تکامل تاریخی تار

و داس هایمان از شانه دیوار آویخت

در آسودگی بیماری فراموشی

اکنون من و بیل و خاکی سخت

خاکی سخت

خاکی سخت

Comments

Popular posts from this blog

حکایت مرگ مَح نظر